از فــــرش تا عـــــــــرش
دلم برای جمکرانت با آن گنبد آسمانی اش تنگ شده. . . پس کی غزل دعوت را برایم میخوانی آقای خوبم؟؟ :( بهت حق میدهم با این همه بدی و سیاهی که دارم حتی نگاه نازنینت را هم از من دریغ کنی.. :(( اما دریغ نکن جمکرانت را از نگاه چشمانم.... باشد که روشنایی گنبدش چراغی باشد برای مسیر تاریک دلم.... :( تا به خود آیم!!. . . :( راستی... ولایتت مبارک مهربانم. . . :)
خط خطــی شده در چهارشنبه 90/11/12ساعت
10:57 عصر به قلمِ فاطمــه یــــادگـاری ( ) |